هیچ و پوچ
نه حرفی دارم برای گفتن
نه بهانه ای برای ماندن
نه امیدی برای بودن
نه ترانه ای برای خواندن
نه شب و روز را میشناسم
نه روشنی و نه تاریکی را
دوستم ندارد هیچکس ... اما
دوست میدارم خوب و بد یکی یکی را
تک و تنهایم ولی خیلی زیادم
زندگیم که هیچ و پوچ شد
سرگذشتم را کسی نفهمید
همه بعد مرگم برسید به دادم
سروده: حسین
مورخه: ۲۷/۴/۱۳۸۷